میلاد بارش
من آمده ام تا از امید و آزادی برایتان بگویم ....از انسان و عشق
یکباره فرو ریزد این دل به ته دریا
چشمان سیاه تو تا بنگرم ای لیلا
چشمان سیاه تو شبهای شکوه راز
همرنگ خدا کرده این روح مرا شهلا
من بت نپرستیدم وقتی که ترا دیدم
چشمان تو من را برد. تا ماه شب یلدا
بگذار بگویم من یا آنکه بگریم من
این راز ترا ای ناز یا امشب و یا فردا
نیلوفر دریا شد هان این دل لیلایی
از بس که به دریا رفت تا دید مسیحا را
خورشید من ای محبوب ای ماه به دریا ها
آن چشم فروزانت کرد است مرا شیدا
با یاد دو چشمانت. هر روز چو بارانم
بارش شده نام من یک عاشق سر تا پا
میلاد بارش
نوشته شده در جمعه 94/6/13ساعت
10:38 عصر توسط میلاد بارش نظرات () |
Design By : Night Melody |